به نظر می‌رسد اساسا دو دلیل اصلی برای رفتن به سراغ کتاب وجود دارد: نخست برای اقناع نیازهای روحی و فرهنگی‌مان. مطالعه یک رمان، یک کتاب شعر یا یک نمایش‌نامه و این دست آثار، باعث انبساط خاطرمان می‌شود و از مطالعه آنها لذت می‌بریم. انگیزه دوم برای مطالعه کتاب به منظور بالابردن آگاهی و دانش صورت می‌گیرد. مطالعه کتب علوم انسانی به این دلیل انجام می‌شوند. البته انگیزه‌های دیگری نیز می‌توان سراغ گرفت اما نوعا ما یک کتاب را یا به‌واسطه انبساط خاطر و لذت‌بردن از آن مطالعه می‌کنیم یا به منظور افزایش آگاهی و دانشمان. انگیزه اول چندان نیازی به توضیح ندارد. بسیاری از ما حداقل یک‌ بار در عمرمان لذت خواندن یک داستان را تجربه کرده‌ایم؛ با اینکه می‌دانیم داستان ساخته و پرداخته ذهن نویسنده است اما از خواندنش لذت می‌بریم. اما انگیزه دوم قدری پیچیده‌تر است؛ خواندن کتاب به‌منظور آگاهی و دانش. در این خصوص باید گفت در ایران به‌واسطه نگاه برخی مسئولان و دولتمردانمان چندان احساس کمبود دانش و آگاهی وجود ندارد یا دقیق‌تر گفته باشیم در ایران نگاه دولتمردان و مسئولانمان به انسان و جامعه‌اش‌، به گذشته‌اش، امروزش یا آینده‌اش، به تحولات منطقه یا دنیا، به اخلاق و سایر جنبه‌های زندگی، جایی برای ابهام و شک و تردید و درنتیجه نیاز به آگاهی باقی نمی‌گذارد. برخی مسئولان ما همه پاسخ‌ها و برای همه ابهامات جواب دارند.
متن کامل مطلب در روزنامه شرق

پاسخ دکتر دیانی به مقاله دکتر زیباکلام